بیوگرافی بهداد سلیمی از زبان همسرش + مصاحبه
بزرگترین وبلاگ علمی وتحقیقاتی وسرگرمی وهنری درآسیا
این وبلاگ اونی هست که شما به دنبالش بودید
چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 15:45 :: نويسنده : پیام عب

به گزارش پرشین وی به نقل از خانواده سبز ، با این جوان ۲۲ ساله ایرانی بیشتر آشنا شوید… پس از خداحافظی «حسین رضازاده» از مسابقات وزنه‌برداری خیلی از قوی‌ترین مردان در دیگر کشورهای مختلف دنیا نفس راحتی کشیدند با این خیال که «حالا حالاها از ایران کسی پیدا نمی‌شود.» اما زهی خیال باطل که بهداد آمد و حالا قوی‌ترین مرد جهان است… پیش از مطالعه متن ذیل، کارنامه ورزشی او را مرور کنید.

مدال برنز جهان در سال ۲۰۰۸، مدال طلای آسیا در سال ۲۰۰۹، مدال طلای باشگاههای آسیا در سال‌های ۲۰۰۰، مدال طلای جوانان جهان در سال ۲۰۰۹، مدال نقره جام باشگاههای آسیا در سال ۲۰۰۸، مدال طلای جهان در سال ۲۰۱۰(آنـتالیا) و ۲۰۱۱ پاریس که منجر به رکوردزنی جهانی او در یک ضرب هم شد…

۲۲ ساله قائمشهری

او خود را این‌گونه معرفی می‌کند: هفدهم آذرماه سال ۱۳۶۸ در قائم‌شهر به دنیا آمدم. یک خواهر و یک برادر بزرگ‌تر از خود دارم و فرزند آخر خانواده‌ام هستم، پدر و مادرم ورزشی نبودند، اما من با توجه به اندامم، عاشق ورزش بودم، سابقه ورزشی ۸ ساله دارم و از ۱۴ سالگی به این رشته رو آوردم و اولین مربی‌ام هم «قاسم غزالیان» بود. نخستین عنوانم را در سال ۸۵ به دست آوردم و در مسابقات آموزشگاه‌های کشور قهرمان شدم. در ضمن دانشجوی رشته تربیت بدنی دانشگاه قائم‌شهر هم هستم… (گفتنی است آقا بهداد سلیمی در تعطیلات نوروز ۹۰ به جرگه متاهلین پیوست)

شروع با ژیمناستیک

قوی‌ترین مرد جهان می‌گوید: شروع ورزش من با ژیمناستیک بود، مدتی را هم به باشگاه کشتی رفتم، اما بعد متوجه شدم علاقه‌ام به وزنه‌برداری بیشتر است، این شد که به این رشته روی آوردم، البته وزنه‌بردار شدنم هم کاملا اتفاقی بود، یک روز یکی از دوستانم که به باشگاه وزنه‌برداری می‌رفت، به من گفت تو فیزیک بسیار مناسبی برای رشته وزنه‌برداری داری، من هم با توجه به این که افتخارآفرینی‌های رضازاده را بارها دیده بودم و دوست داشتم یک روز مثل او شوم، از پیشنهاد دوستم استقبال کردم و همراه او به باشگاه وزنه‌برداری نامجوی شهر قائم‌شهر رفتم، این شروع حضور من در دنیای وزنه‌برداری بود…

به فوتبال علاقه‌ای ندارم

هیچ علاقه‌ای به فوتبال ندارم و پیگیر نتایج هم نیستم، البته این بدان معنا نیست که از فوتبال متنفرم… من دوستای فوتبالی زیادی دارم و تیم مورد علاقه‌ام هم نساجی قائم‌شهر است، در میان تیم‌های خارجی بازی بارسلونا را بیشتر از دیگر تیم‌ها دوست دارم. به خصوص لیونل مسی که در اوج می‌باشد.

زحمات مربیان من

مربیانم خیلی برای من زحمت کشیده‌اند. جا دارد از آقای غزالیان که سرمایه‌گذاری اولیه را روی من انجام دادند تشکر کنم. حاج حسین رضازاده، آقای توکلی و آقای باقری خیلی به من کمک کردند. به خصوص آقای باقری که شبانه‌روز برای من زحمت کشیدند. از همه آنها تشکر می‌کنم و امیدوارم لایق آن باشم و بتوانم باز افتخارآفرینی کنم.

همسر بهداد: به قدرتش شکی نداشتم

همسر بهداد سلیمی می‌گوید: من شب اول که بهداد مسابقه داشت پای گیرنده تلویزیون خیلی استرس داشتم؛ البته به قدرت بهداد شکی نداشتم ولی چون سرماخوردگی قبل از مسابقه باعث شده بود کمی ضعیف بشود خیلی نگران بودم. اولین بار که وزنه را بلند کرد آنقدر استرس داشتم که یک لحظه فکر کردم وزنه را انداخته، خیلی ترسیده بودم اما وقتی وزنه را بالای سر برد خیلی خوشحال شدم. من در آن لحظه خانه مادرشوهرم بودم، که صدای تشویق و سوت و کف از خانه بلند شد.

جالب است بدانید من شب قبل از مسابقه از او خواستم که رکورد جهانی را بزند که خوشبختانه این اتفاق افتاد. در حقیقت بهداد به عشق من وزنه ۲۱۴ کیلویی را زد(باخنده).

۲ روز استرس داشتم

دو روز قبل از مسابقات استرس بدی داشتم. چون می‌دانستم این مسابقات به صورت زنده پخش می‌شود و به این فکر بودم که الان ملت عزیز ایران و خانواده‌ام پای گیرنده‌ها هستند و اگر خدای ناکرده نتوانم وزنه را بالای سرم ببرم، پیش مردم رو سیاه و شرمنده می‌شوم و باید جوابگوی آنان باشم. به همین خاطر دچار استرس شدیدی شده بودم. شب قبل ازمسابقه به خاطر استرس ۵ صبح خوابم برد و شب بعد مسابقه هم از خوشحالی نتوانستم بخوابم!

تماشاگران ایرانی که در کشور فرانسه بودند سنگ تمام گذاشتند و خیلی ما را تشویق کردند. در ایران هم در فرودگاه علاقه‌مندان زیادی به استقبال ما آمده بودند. در مازندران هم مردم به من لطف کردند و جمعیتی حدود ۵۰۰۰ نفر آمده بودند که برای من باعث افتخار است. جا دارد از استاندار مازندران که به استقبال من آمده بود، تشکر کنم. من اصلا توقع نداشتم، واقعا من را غافلگیر کردند…

 

رو سفیدی جلوی همسر

بعد از مسابقه اولین کسی که به من زنگ زد همسرم بود. هر چقدر از همسرم بگویم کم گفته‌ام. او به خاطر این‌که یک روزی این مدال را بر گردن من ببیند دوری من را تحمل کرد که به نظرم ایثار کردند و این رکوردشکنی‌ها را مدیون همسرم می‌دانم و این رکورد زدن‌ها خواسته همسرم بود، خدا را شکر جلوی همسرم رو سفید شدم.

به او افتخار می‌کنم

خیلی خوشحالم و برایم افتخار است که همسر بهداد هستم. همیشه گفته‌ام که بهداد خیلی مهربان است. بهداد مردی بسیار مهربان و دل‌ نازک است. شاید از من هم دل‌نازک‌تر باشد. در واقع بهترین خصوصیت اخلاقی بهداد «مهربانی» اوست. با این‌که ما در دوران عقد به سر می‌بریم و هنوز وارد زندگی مشترک نشده‌ایم اما هر موقع به منزل ما می‌آید، نمی‌گذارد من کار کنم و خودش دست به کار می‌شود و اصلا کار خانه را سخت نمی‌داند.

حاج حسین حامی من بود

عکس‌العمل آقای رضازاده نسبت به این‌که رکورد او را زدم خیلی خوب بود. او اولین کسی بود که به من تبریک گفت و بارها من را که در تمرینات رکورد او را زده بودم حمایت کرد. آقای رضازاده چه در تمرینات و چه در مسابقات همواره حامی من بوده‌اند. در فدراسیون هم حاج حسین خیلی به ما کمک کردند و من فکر می‌کنم اگر حسین رضازاده در فدراسیون نبودند، مشکلات زیادی برای‌مان به وجود می‌آمد. چون واقعا برای فدراسیون زحمت می‌کشند. ولی انتظار ما از مسئولان این است که به نیازهای ما بیشتر اهمیت بدهند، یکسری ورزش‌ها هست که واقعا برای آنها سرمایه‌گذاری زیادی می‌شود و بیش از حد مورد توجه است. به نظر من اولویت در هر ورزشی؛ سقف آن است و سقف هر ورزشی المپیک است. رشته‌ای که رسیدن به المپیک برای آن افتخار است و انتظار مدال در آن می‌رود باید حمایت بیشتری بشود، من هم به نوبه خودم سعی می‌کنم در تمرینات رکورد بیشتری بزنم تا با خیال راحت‌تری وارد مسابقات المپیک بشوم.

فکر نمی‌کردم روزی قهرمان شوم

از همان دوران بچگی نسبت به همسن و سالانم احساس بزرگی می‌کردم و یک جورایی از سنم بیشتر می‌فهمیدم. از چهار سالگی ورزش ژیمناستیک را آغاز کردم و بعد از آن به ورزش‌های مختلفی از جمله وزنه‌برداری پرداختم. اوایل که به سراغ این رشته آمدم، به فکر این بودم که سه ماه تابستان وقتم را پر کنم ولی کم‌کم به این رشته علاقه‌مند شدم. اصلا فکر نمی‌کردم روزی قهرمان وزنه‌برداری جهان شوم. از همان بچگی حسین رضازاده را خیلی دوست داشتم و آرزو می‌کردم مثل او بشوم که به این جایگاه رسیدم.

از لابه‌لای حرف‌های همسر بهداد

خانم نصرتی همسر بهداد می‌گوید:

بهداد وقتی وزنه را بالای سر برد و به زمین انداخت، دیگر نتوانستم بغضم را نگه دارم.

بهداد در قائمشهر زندگی می‌کند و با برادرم که او هم وزنه‌بردار است در اردوی تیم ملی آشنا شد، بعد از بازی‌های شهریور سال گذشته در آنتالیای ترکیه، چند بار به منزلمان در بابلسر آمدند و بعد هم خواستگاری… وقتی بهداد به خواستگاری من آمد چون با برادرم دوست بود، از برادرم خیلی خجالت می‌کشید و روز خواستگاری وقتی نگاهش به برادرم می‌افتاد از خجالت قرمز می‌شد.

زمانی که می‌خواستیم ازدواج کنیم، او از من پرسید می‌توانی دوری از یکدیگر و سختی‌های زندگی را تحمل کنی که من هم قبول کردم…

قول می‌دهم بهداد در المپیک رکورد دو ضرب را هم بشکند.

در دل بهداد هیچ چیز نیست. مهربانی‌اش مثل یک بچه ۲ ساله است…

درباره این زوج مازندرانی

آیدین نصرتی برادر «آلما» در اردوی تیم ملی از دوستان نزدیک بهداد بود.

آلما می‌گوید: بهداد را بخاطر شهرت انتخاب نکردم.

همسر بهداد، قایقرانی را به شکل حرفه‌ای ادامه می‌داد تا این‌که آسیب دید.

آنها دوم فروردین‌ماه سال ۹۰ بر سر سفره عقد نشسته‌اند و احتمالا مراسم ازدواج‌شان پس از المپیک لندن برگزار خواهد شد.

۴ ماه اخیر بهداد دائما در اردو بود و ما با هم فقط تلفنی حرف می‌زدیم، این دوری هر چند تلخ بود، اما هر دو یک هدف داریم، رسیدن به قهرمانی در المپیک لندن…

شب قبل از مسابقه به من قول داد که رکوردشکنی می‌کند.

از او بیشتر بدانیم

بهداد سلیمی می‌گوید: ادامه تحصیل در کنار ورزش برای رشد و ترقی علمی او بسیار مهم است.

می‌گوید: تمام سعی خودم را می‌کنم که در درس و علم هم مانند ورزش به سقف برسم و درجات علمی را یکی پس از دیگری طی کنم.

نام‌خانوادگی کامل او سلیمی‌گرد آسیایی است.

بهداد در مورد ماه محرم می‌گوید: «امام حسین(ع) مردی بود که برای نجات اسلام از جان خانواده خود که باارزش‌ترین سرمایه هر انسانی است، گذشت…» 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات
پيوندها