طنز : راننده تاکسی.......!!!
بزرگترین وبلاگ علمی وتحقیقاتی وسرگرمی وهنری درآسیا
این وبلاگ اونی هست که شما به دنبالش بودید
دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب:, :: 23:20 :: نويسنده : پیام عب

مسافر تاکسی آهسته روی شونه‌ی راننده زد چون میخواست ازش یه سوال بپرسه…

راننده جیغ زد، کنترل ماشین رو از دست داد… نزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس… از جدول کنار خیابون رفت بالا… نزدیک بود که چپ کنه… اما کنار یه مغازه توی پیاده رو متوقف شد…

برای چندین ثانیه هیچ حرفی بین راننده و مسافر رد و بدل نشد…

سکوت سنگینی حکم فرما بود تا این که راننده رو به مسافر کرد و گفت:

"هی آقا! دیگه هیچ وقت این کار رو تکرار نکن… منو تا سر حد مرگ ترسوندی!"

مسافر عذرخواهی کرد و گفت: "من نمیدونستم که یه ضربه‌ی کوچولو آنقدر شمارو میترسونه"

راننده جواب داد: واقعآ تقصیر تو نیست… امروز اولین روزیه که به عنوان یه راننده‌ی تاکسی دارم کار می‌کنم…

آخه من 25 سال راننده‌ی ماشین حمل جنازه بودم!!! 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات
پيوندها